مهمترین مزیت یک کسب و کار الکترونیک فراغت از زمان و مکان است. اینکه چگونه بتوانیم کسب و کار الکترونیک خود را راه اندازی کنیم نیاز است که مفاهیم و اصولی را رعایت کنیم. فناوری و اینترنت قرار نیست معجزه کند. همان کسب و کاری که در دنیای غیر اینترنتی راه اندازی می شود حالا باید در دنیای مجازی و اینترنتی راه اندازی شود و فقط با اصول و مفاهیم دیگری. آسان انجام شده، سریع انجام شدن و کم هزینه انجام شدن شاید سه مفهوم اصلی ای باشد که یک کسب و کار الکترونیک را نسبت به یک کسب و کار در دنیای غیراینترنتی برای داشتن یک استراتژی قوی تر کمک کند.
کسب و کار الکترونیک در واقع می تواند تمام فرآیندهایی که یک کسب و کار دارد را به شکلی پیاده سازی کند تا این فرآیندهای سریعتر، آسان تر و کم هزینه تر و گاهی ممکن کند. رویکرد اصلی در داشتن یک کسب و کار الکترونیک برای موفقیت در نظر داشتن منافع مشتری و گره زدن آن با منافع کسب و کار است. در واقع کسب و کار الکترونیکی به این معنا نیست که فقط فرآیندها و منافع در سمت کسب و کار متحول شود و بهبود پیدا کند. بلکه مهمترین آیتم موفقیت در کسب و کار الکترونیک را توجه به سمت مشتری و مخاطب باید در نظر گرفت. صرف داشتن یک سایت و جذب از طریق سئو نمی تواند موفقیت شما را تضمین کند. در واقع این یک استراتژی ضعیف و قابل رقابت و حتی شکست است که تصور کنیم رفتن در دنیای اینترنت بدون تحول داخلی کسب و کار باعث افزایش فروش یا آورده خواهد شد.
عموم مردم اغلب در مورد موفقیت های یک شبه می شنوند، زیرا آنها تیتر خوبی را ایجاد می کنند. با این حال، به ندرت به این سادگی است - آنها سالها رویاپردازی، ساختن و موقعیتیابی را قبل از یک راهاندازی عمومی بزرگ نمیبینند. به همین دلیل، به یاد داشته باشید که بر روی سفر تجاری خود تمرکز کنید و موفقیت خود را با موفقیت دیگران نسنجید.
صاحبان مشاغل جدید در ابتدا تمایل دارند انگیزه خود را تغذیه کنند، اما وقتی این انگیزه از بین می رود ناامید می شوند. به همین دلیل است که ایجاد عادات و پیروی از روال هایی ضروری است که در هنگام از بین رفتن انگیزه به شما قدرت می دهد.
برخی از صاحبان کسبوکار بدون نگاه کردن، با سر شیرجه میروند و در حین پیشروی کارها را درست میکنند. سپس، صاحبان مشاغلی هستند که در فلج تحلیل گیر می کنند و هرگز شروع نمی کنند. شاید شما ترکیبی از این دو هستید - و این درست همان جایی است که باید باشید. بهترین راه برای دستیابی به هر هدف تجاری یا شخصی، نوشتن تمام مراحل ممکن برای رسیدن به هدف است. سپس، آن مراحل را بر اساس آنچه که ابتدا باید اتفاق بیفتد، ترتیب دهید. برخی از مراحل ممکن است چند دقیقه طول بکشد در حالی که برخی دیگر زمان زیادی می برد. نکته این است که همیشه قدم بعدی را بردارید.
بیشتر توصیههای تجاری به شما میگویند که از چیزی که دوست دارید درآمد کسب کنید، اما دو عنصر بسیار مهم دیگر را از دست میدهد: باید سودآور باشد و چیزی که در آن مهارت دارید. به عنوان مثال، شما ممکن است عاشق موسیقی باشید، اما اگر خواننده یا ترانه سرای خوبی نباشید، ایده کسب و کار شما چقدر قابل اجرا است؟ شاید عاشق درست کردن صابون باشید و بخواهید در شهر کوچک خود یک مغازه صابونفروشی باز کنید که در نزدیکی آن سه صابونفروشی وجود دارد—وقتی در حال ساختن همان محصولی هستید که سایر فروشگاههای اطراف آن را تولید میکنید، به راحتی نمیتوانید بازار را در گوشه و کنار بگذارید.
اگر ایده محکمی از آنچه کسب و کار شما به دنبال دارد ندارید، سوالات زیر را از خود بپرسید:
این سوالات می تواند شما را به ایده ای برای کسب و کارتان سوق دهد. اگر از قبل ایده ای دارید، ممکن است به شما در گسترش آن کمک کنند. هنگامی که ایده خود را به دست آوردید، آن را با این که آیا در آن خوب هستید و آیا سودآور است اندازه بگیرید.
ایده کسب و کار شما نیز لازم نیست که Scrub Daddy یا Squatty Potty بعدی باشد. در عوض، می توانید یک محصول موجود را بگیرید و آن را بهبود ببخشید. شما همچنین می توانید یک محصول دیجیتالی را بفروشید تا هزینه اضافی کمی وجود داشته باشد.
قبل از انتخاب نوع کسب و کار برای شروع، چند نکته کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
بیشتر کارآفرینان زمان بیشتری را برای محصولات خود صرف می کنند تا اینکه با رقبا آشنا شوند. اگر برای تامین مالی خارجی درخواست دهید، وام دهنده یا شریک بالقوه می خواهد بداند: چه چیزی شما (یا ایده کسب و کارتان) را متمایز می کند؟ اگر تجزیه و تحلیل بازار نشان می دهد که محصول یا خدمات شما در منطقه شما اشباع شده است، ببینید آیا می توانید رویکرد متفاوتی را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، نظافت خانه را در نظر بگیرید - به جای خدمات نظافت عمومی، ممکن است در خانه هایی با حیوانات خانگی تخصص داشته باشید یا روی تمیز کردن گاراژ تمرکز کنید.
مرحله اول هر مطالعه رقابتی، تحقیقات اولیه است، که مستلزم به دست آوردن داده ها به طور مستقیم از مشتریان بالقوه به جای استناد به نتایج شما بر روی داده های گذشته است. می توانید از پرسشنامه ها، نظرسنجی ها و مصاحبه ها استفاده کنید تا بدانید مصرف کنندگان چه می خواهند.
نظرسنجی از دوستان و خانواده توصیه نمی شود مگر اینکه آنها بازار هدف شما باشند. افرادی که می گویند می خواهند چیزی بخرند و افرادی که خرید می کنند بسیار متفاوت هستند. آخرین چیزی که می خواهید این است که سهام زیادی در آنچه می گویند، ایجاد کنید و وقتی سعی می کنید آن را بفروشید، آن را بفروشید، زیرا همه افرادی که گفته اند آن را می خرند، این کار را نمی کنند زیرا محصول چیزی نیست که آنها را بخرند. می خرید
هنگام انجام تحقیقات ثانویه، از منابع اطلاعاتی موجود، مانند داده های سرشماری، برای جمع آوری اطلاعات استفاده کنید. دادههای فعلی ممکن است به روشهای مختلفی که برای نیازهای شما مناسب است مطالعه، گردآوری و تجزیه و تحلیل شوند، اما ممکن است به اندازه تحقیقات اولیه دقیق نباشند.
SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. انجام تجزیه و تحلیل SWOT به شما این امکان را می دهد که به حقایقی در مورد نحوه عملکرد محصول یا ایده شما در صورت عرضه به بازار نگاه کنید و همچنین می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد جهت ایده خود کمک کند. ایده کسب و کار شما ممکن است نقاط ضعفی داشته باشد که در نظر نگرفته بودید یا ممکن است فرصت هایی برای بهبود محصول رقیب وجود داشته باشد.
پرسیدن سوالات مرتبط در طول تجزیه و تحلیل SWOT می تواند به شما کمک کند تا نقاط ضعف را قبل از اینکه کسب و کار جدید شما را مخدوش کنند شناسایی و برطرف کنید.
طرح کسب و کار یک سند پویا است که به عنوان یک نقشه راه برای ایجاد یک کسب و کار جدید عمل می کند. این سند درک و جذب را برای سرمایه گذاران بالقوه، مؤسسات مالی و مدیریت شرکت ساده می کند. حتی اگر قصد تامین مالی خود را دارید، یک طرح کسب و کار می تواند به شما کمک کند تا ایده خود را بسط دهید و مشکلات احتمالی را شناسایی کنید. هنگام نوشتن یک طرح تجاری جامع، بخش های زیر را در نظر بگیرید:
بیشتر بدانید: الگوی طرح کسب و کار ساده رایگان ما را دانلود کنید .
استراتژی خروج برای هر کسبوکاری که به دنبال سرمایه است مهم است، زیرا در صورت تصمیم به بازنشستگی یا ادامه پروژههای دیگر، نحوه فروش شرکت یا انتقال مالکیت را مشخص میکند. یک استراتژی خروج همچنین به شما این امکان را می دهد تا زمانی که زمان فروش فرا می رسد، بیشترین سود را از کسب و کار خود ببرید. چند گزینه مختلف برای خروج از یک کسب و کار وجود دارد و بهترین گزینه برای شما بستگی به اهداف و شرایط شما دارد.
رایج ترین استراتژی های خروج عبارتند از:
هنگام ساختاردهی کسبوکارتان، مهم است که در نظر بگیرید که چگونه هر ساختار بر میزان مالیاتی که مدیون هستید، عملیات روزانه و اینکه آیا داراییهای شخصی شما در معرض خطر است یا خیر، تأثیر میگذارد.
LLC مسئولیت شخصی شما را در قبال بدهی های تجاری محدود می کند . LLCها می توانند متعلق به یک یا چند نفر یا شرکت باشند و باید دارای یک نماینده ثبت شده باشند . از این مالکان به عنوان اعضا یاد می شود.
جوانب مثبت
منفی
LLP مشابه یک LLC است اما معمولاً برای متخصصان تجاری دارای مجوز مانند وکیل یا حسابدار استفاده می شود. این ترتیبات مستلزم یک قرارداد مشارکت است.
جوانب مثبت
منفی
اگر یک کسب و کار انفرادی راه اندازی می کنید، ممکن است یک مالکیت انفرادی را در نظر بگیرید . شرکت و مالک از نظر حقوقی و مالیاتی یکسان محسوب می شوند. صاحب کسب و کار مسئولیت کسب و کار را بر عهده می گیرد. بنابراین، اگر کسب و کار شکست بخورد، مالک شخصاً و از نظر مالی مسئول تمام بدهی های تجاری است.
جوانب مثبت
منفی
یک شرکت مسئولیت شخصی شما را در قبال بدهی های تجاری محدود می کند همانطور که یک LLC انجام می دهد. یک شرکت می تواند به عنوان یک شرکت C (C-corp) یا یک شرکت S (S-corp) مشمول مالیات شود. وضعیت S-corp به شرکت های کوچکی که الزامات IRS خاصی را برآورده می کنند، مالیات گذرا ارائه می دهد. شرکتهای بزرگتر و استارتآپهایی که امیدوارند سرمایههای مخاطرهآمیز را جذب کنند معمولاً به عنوان C-corps مالیات میگیرند.
جوانب مثبت
منفی
قبل از تصمیم گیری در مورد ساختار کسب و کار، وضعیت خود را با یک حسابدار کسب و کار کوچک و احتمالاً یک وکیل در میان بگذارید، زیرا هر نوع کسب و کار دارای روش های مالیاتی متفاوتی است که می تواند بر درآمد شما تأثیر بگذارد.